پریاپریا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

... پریاگلی ♫♫♫♫

نامه تأثربرانگیز یک زن

    پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:" قیمتت …؟"   سواره از کنارت گذشتم، گفتی:" برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!" در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود ؛   زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی ؛   پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:" قیمتت …؟"   سواره از کنارت گذشتم، گفتی:" برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!" در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود ؛   زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی ؛    در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من ؛   در اتوبو...
17 مهر 1390

بعد از خوندن متن نظر فراموش نشه !!!!

مردم چه می گویند ؟!    می خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومی؛ پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی! مادرم گفت: چرا؟... پدر بزرگم گفت: مردم چه می گویند؟!... می خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه ی سر کوچه ی مان؛ مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...   مردم چه می گویند ؟!    می خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومی؛ پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی! مادرم گفت: چرا؟... پدر بزرگم گفت: مردم چه می گویند؟!... می خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه ی سر کوچه ی مان؛ مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی!...
13 مهر 1390

بسیار زیبا و خواندنی

لازم است گاهي     لازم است گاهي از خانه بيرون بيايي و خوب فکر کني  ببيني باز هم مي‌خواهي به آن خانه برگردي يا نه؟     لازم است گاهي از مسجد، کليسا  بيرون بيايي و ببيني  پشت سر اعتقادت چه مي بيني ترس يا حقيقت؟   لازم است گاهي از ساختمان اداره بيرون بيايي، فکر کني  که چه ‌قدر شبيه آرزوهاي نوجوانيت است؟ لازم است گاهي     لازم است گاهي از خانه بيرون بيايي و خوب فکر کني  ببيني باز هم مي‌خواهي به آن خانه برگردي يا نه؟     لازم است گاهي از مسجد، کليسا  بيرون بيايي و ببيني  ...
1 مهر 1390

وقتی یکی را دوست دارید ،

  وقتی یکی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود وقتی یکی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید وقتی یکی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید وقتی یکی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید وقتی یکی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است وقتی یکی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست   وقتی یکی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود وقتی یکی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید وقتی یکی را دوست داری...
23 شهريور 1390

بــازی روزگـــار ( از دل نوشته های پروفسور حسابی پدر فیزیک ایران )

  بازی روزگار را نمی فهمم! من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم! داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند. همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم، پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم. انسان عاشق زیبایی نمی شود، بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!   بازی روزگار را نمی فهمم! من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم! داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند. همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم، پس بیایی...
14 شهريور 1390

داستان اثبات عشق ( هر کی قبول داره آقایون بی معرفتن نظر بده ) !

  پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم... ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود... اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم. می دونستیم بچه دار نمی شیم. ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست. اولاش نمی خواستیم بدونیم. با خودمون می گفتیم، عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه. بچه می خوایم چی کار؟ اما در واقع خودمونو گول می زدیم. هم من هم اون، چون هر دومون عاشق بچه بودیم. . . .   پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم... ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود... اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس...
12 شهريور 1390

کلامی چند از دکتر بزرگوار علی شریعتی

"زمانی مصاحبه گری از معلم صداقت و صمیمیت دکتر علی شریعتی پرسید : به نظر شما چه لباسی را به زن امروز بپوشانیم ؟ دکتر علی شریعتی در جواب گفتند : نمیخواهد لباسی بدوزید و بر تن زن امروز نمائید . فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست" می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند ستایش کردم ، گفتند خرافات است عاشق شدم ، گفتند دروغ است گریستم ، گفتند بهانه است خندیدم ، گفتند دیوانه است دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !   زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت.   در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزادا...
8 شهريور 1390

زبان بدن

پیام های مخفیانه ای که زبان بدن شما به مردها انتقال می دهد ! ممکن است شما همه پیام هایی که بدنتان به مردها می دهد را متوجه نشوید. قبل از اینکه شروع به صحبت کردن کنید پیام های بدنتان را تشخیص دهید. خیره شدن یا زل زدن به همسرتان چه چیزی را نشان می دهد؟ قوی ترین اسلحه ای که در زبان بدن شماست چشمهایتان است. اگر نگاهتان را چندثانیه طولانی تر از نگاه همسرتان به او خیره کنید و سپس به پایین نگاه کنید، به همسرتان ثابت می شود که به او توجه می کنید و به او علاقه مند هستید. این کار را زیاد انجام دهید. مرتب به نظر رسیدن موها و ظاهرتان چه چیزی را نشان می دهد؟ زمانی ما خودمان را مرتب و آراسته می کنیم که می دانیم دیده می شویم و می خ...
7 شهريور 1390

همیشه راه حل در گزینه پیشنهادی نیست !

                                    به هنگام بازديد از يک بيمارستان روانى، از روان‌ پزشک پرسيدم شما چطور مي‌فهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه؟ روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب مي‌کنيم و يک قاشق چايخورى، يک فنجان و يک سطل جلوى بيمار مي‌گذاريم و از او مي‌خواهيم که وان را خالى کند. من گفتم: آهان! فهميدم. آدم عادى بايد سطل را بردارد چون بزرگ‌ تر است. روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپو...
4 شهريور 1390