پریاپریا، تا این لحظه: 15 سال و 27 روز سن داره

... پریاگلی ♫♫♫♫

تنها اوست که می ماند

با سلام خدمت دوستای گلم: از این که تو این مدتی که نبودم لطف کردین و مرتب به وبلاگ پریا خانوم سر زدین و سراغ مون رو گرفتین ، خیلی خیلی از همه تون ممنونم . تو این مدت اتفاقای زیاد و خیلی درناکی افتاد اتفاقاتی که روحمون رو خراشید و قلبامون رو زخمی کرد ؛ روز هشتم مرداد مصادف با شب شهادت حضرت علی (ع) عمه ی بابامحسن تو یه حادثه ی دلخراش _ هنگامی که می خواستن از خیابون رد بشن _ تصادف می کنن و . . .  و دقیقاً نوزده روز بعد عمه فاطمه آبجی بابامحسن بعد از یه دوره درمان ناموفق و دردهای شدیدی که کوه رو از پا در می آورد ؛ در صبحگاه روز بیست و هفتم مردادماه ما رو ترک کردن ، و ما رو تو غمی بزرگ فرو بردن و هنوز یه هفته بیشتر نگذشته بود که اینبار دس...
14 مهر 1392

بدون عنوان

تاریخ ز تکرار خودش گریان است                     با نوح بگو که نوبت طوفـان است از مرقد حجر ابن عـــــــدی فهمیدم                 از چیست مزار فاطمه پنهان است.... ...
17 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

من با امید خاطــــری، کاتش گلستان میشود بالیدم و خود سوختم،غافل که سوزان میشود من  آن  در ِبیچاره ام  که  هیمه‌ها  بر من زدند یک د استان میگویم و ،صـددل پریشان  می‌شود       شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)            بزرگ بانوی عالم بشریت                    خدمت همه ی دوستدارانش                    &n...
23 فروردين 1392

بدون عنوان

در نهايت تالم و تاسف حادثه دلخراش زلزه در استان آذربایجان شرقی را به بازماندگان و هموطنان عزيز و داغ ديده تسليت عرض مي نمايم و از خدای متعال و از صمیم قلب برای آنان صبر بی نهایت   آرزو دارم .   ...
22 مرداد 1391

انالله و انا الیه راجعون

تقدیم به پسرعموی عزیزم که با رفتنش تمام کودکی ام را با خود برد ، تقدیم به پسر عموی مهربانم که در تمام مدت کوتاه عمرش او را همچون  برادری عزیز دوست می داشتم ،  تقدیم به برادر ی که اشک هایم در تسکین درد هجرانش ناتوان است ، تقدیم به پسر عموی گرامیم که با رفتنش دیگر نه پدر و مادر ، و نه خواهر و برادر ، و نه همسرش و نه کودک دو ماهه اش روی آرامش را نه خواهند  دید ؛ در حالی که او خود به آرامشی ابدی رسیده است ،       تقدیم به پسرعموی عزیزم که با رفتنش تمام کودکی ام را با خود برد ،   تقدیم به پسر عموی مهربانم که در تمام مدت کوتاه عمرش او را همچون    برادری عزیز دوس...
29 شهريور 1390

چراغ عشق . . .

صدای ناله می آید ، ز محراب علی در خون خود افتاده بی تاب سخن بس کن ، که حیدر در نماز است امیر عشق ، در راز و نیاز است در آغاز نماز ، آن مرد برتر به گرمی بانگ زد الله و اکبر به مسجد پخش شد ، عطر نمازش جهان لرزید ، از راز و نیازش . . . . صدای ناله می آید ، ز محراب علی در خون خود افتاده بی تاب سخن بس کن ، که حیدر در نماز است امیر عشق ، در راز و نیاز است در آغاز نماز ، آن مرد برتر به گرمی بانگ زد الله و اکبر به مسجد پخش شد ، عطر نمازش جهان لرزید ، از راز و نیازش صدا زد ، قل هو الله و احد را ستایش کرد ، الله الصمد را به آهنگ رکوع خوی...
29 مرداد 1390

علی (ع) فرزند خانه ی خدا

پهنه ی آسمان کوفه را غباری از اندوه و ماتــــم پوشانده است . دل آسمــــــان از حادثه ای شوم خبر  می دهد . زمین خاموش و بی صدا بغضش را فرو می خورد ؛ گویی این شب وحشتناک را پایانی نیست . حادثه ای در راه است ، اما برای که ؟ برای کیست که آسمان این چنین گرفته به نظاره نشسته است . . . . پهنه ی آسمان کوفه را غباری از اندوه و ماتــــم پوشانده است . دل آسمــــــان از حادثه ای شوم خبر  می دهد . زمین خاموش و بی صدا بغضش را فرو می خورد ؛ گویی این شب وحشتناک را پایانی نیست . حادثه ای در راه است ، اما برای که ؟ برای کیست که آسمان این چنین گرفته به نظاره نشسته است . ستاره ها کم کم افول می کنند و شب سعی می کند با سرعت بساطش را برچین...
29 مرداد 1390
1