پریاپریا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

... پریاگلی ♫♫♫♫

و امـروز بـرف میباریـد ...

  سرما بیداد می کند و من یک دانشجوی ساده با پالتویی رنگ رو رفته، در یکی از بهترین شهرهای اروپا، دارم تند و تند راه میروم تا به کلاس برسم. نوک بینی ام سرخ شده و اشکی گرم که محصول سوز ژانویه است تمام صورتم را می پیماید و با آب بینی ام مخلوط میشود. دستمالی در یکی از جیب ها پیدا می کنم و اشک و مخلفاتش را پاک می کنم و خود را به آغوش گرمای کلاس میسپارم. استاد تند و تند حرف میزند، اما ذهن من جای دیگری است. برف شروع میشود، آنرا از پنجره کلاس می بینم و خاطرات مرا میبرد به سالهای دور کودکی ... وقتی صبح سر را از لحاف بیرون آورده و اول به پنجره نگاه میکردیم و چه ذوقی داشت وقتی میدیدی تمام زمین و آسمان سفیدپوش است و این یعنی ...
7 آذر 1390

خوندن به شرط نظر !!!!!!!

تاجری با چهار زن     روزي روزگاري تاجر ثروتمندي بود كه 4 زن داشت . زن چهارم را از همه بيشتر دوست داشت و او را مدام با خريدن جواهرات گران قيمت و غذاهاي خوشمزه خوشحال مي‌كرد. بسيار مراقبش بود و بهترين چيزها را به او مي‌داد .‌‌ زن سومش را هم خيلي دوست داشت و به او افتخار مي‌كرد. اگرچه واهمه شديدي داشت كه روزي او تنهايش بگذارد . واقعيت اين است كه او زن دومش را هم بسيار دوست داشت. او زني بسيار مهربان بود كه دائما نگران و مراقب همسرش بود. مرد در هر مشكلي به او پناه مي‌برد و او نيز به تاجر . . .   تاجری با چهار زن     روزي روزگاري تاجر ثروتمندي بود كه 4 زن...
30 آبان 1390

بدون عنوان

  در غدیــر خم که نام برکـه ایست                داد احمــــد را خدا فرمــــان ایست همرهان را خواند احمـد با شعف                رفتگـــــان باز آمدند از هــــــر طرف از جهــــــــاز اشتـــــــران کـــاروان                منبـــــری برساختندش در میــــان ابتدا احمــــــد به منبــــــر پا نهاد                 پس علـــی ر...
22 آبان 1390

اندکی فکر . . . !

  به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند. به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند : "روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد. به بچه هایی فکر کن که گفتند : "مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند. به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند. . . .     به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند. به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند : "روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد. به بچه هایی فکر کن که گفتند : "مامان زود برگرد"،...
18 آبان 1390

بازم عیدتــــــــــــــــــــــــــــــــــــون مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بارالها مقدر فرما : دراین عید آنچه ذبح می شود منیت ما در پای ربانیت تو باشد. عید قربان ، عید بندگی بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد .   ...
16 آبان 1390

عیدتــــــــــــــــــــــــــــــــــــون مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عید قربان عاشقان،  عارفان،  جمله شما های که به استقبال عید برخاستین،  عید تان خجسته باد   عید قربان عاشقان،  عارفان،  جمله شما های که به استقبال عید برخاستین،  عید تان خجسته باد       تحفه عید قربان   شوق دیدار قرار از دل ِ بیمار  زدست هی به تن ، حال ِ دل ِ زار نبینی چه نشست گفتمش خیز به پا موسم ِ حج ، چون دگران خانه را سیر تماشا ، دلِ معشوقه پرست تن سبک سر ، من و این راه چه دشوار و دراز کی بلد هیچ مناسک که به دستور شده ست دل شتابان ، ز چه دشوار مبادا به هراس پیچ و ...
15 آبان 1390