پریاپریا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

... پریاگلی ♫♫♫♫

سفر مفید و مختصر

1390/6/11 9:39
530 بازدید
اشتراک گذاری

روز چهار شنبه بعد از ظهر بابایی ساعت 3 که از سر کار اومد خیلی خسته بود و بر خلاف قرارمون که می خواستیم هر وقت بابامحسن اومد حرکت کنیم _بابامحسن بعد از یه استحراحت کوتاهniniweblog.com _

ساعت 5 به سمت امیدیه راه افتادیم .niniweblog.com

تو امیدیه_ که زادگاه مامانیه و خونه ی باباجون مادری پریا اون جایه _ زیاد نموندیم و بعد از این که یه دیداری تازه شد و کمی هم با پریاگلی مامان جون و خاله ش بازی کردن به سمت سردشت _ که زادگاه بابامحسنه و بیشتره اقوام ساکن اون جا هستن _ حرکت کردیم حدود ساعت 9 بود که رسیدیم سردشت .

مامان جون پدری پریا گلی _که عمه ی مامانیه _ خیلی خوشحالniniweblog.comشد آخه سه ماهی می شد که دخمر گلی رو ندیده بودن و عمه معصومه که برای تعطیلات تابستون اومده بود و تو ایام عید آخرین باری بود که پریا رو دیده بود .

خلاصه سفر کوتاه و ارزشمندی بود .

هم دیدارها تازه شد و هم یه حال و هوایی عوض کردیم .niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان ریحانه
11 شهریور 90 11:41
سلام همیشه به گردش پس عکساش کو؟


مرسی
این قدر MP3 رفتیم و برگشتیم
که اصلاً وقت عکس گرفتن نشد
مامان آرمان
11 شهریور 90 15:54
سلام.همیشه به سفر و تفریح. امیدوارم همیشه شاد باشین.
مامان محیا
12 شهریور 90 11:17
ایشاله همیشه خوش باشین. ببوس دخترمونو




مرسی همچنین
مامی کیانا
12 شهریور 90 16:04
سلام به پریا گل و مامان جونش خوبین؟ همیشه به سفر اتفاقا میخواستم بگم پس عکسای نازنازی خاله جون چی شد دیدم یکی از دوستان هم گفته خوب عیبی نداره خوش باشید راستی توی تبریک عید گفتید سید! شما از کجا فهمیدید من سیدم؟
نازنین نرگس نفس مامان
23 شهریور 90 17:20
همیشه به سفر