میرکوب ( میکروب )
بعد از ظهرها آفتاب که غروب می کنه بیرون رفتن تو این فصل کمی قابل تحمل تر می شه ؛ حتی اگه هوا گرم باشه یا شرجی ، ولی خوبیش اینه که دیگه آفتاب اشعه هاشو روی سرمون نمی ریزه .
منم دیروز، عصر که شد پریا رو آوردم تو حیاط تا هم کمی دلش باز شه ، هم خودم به باغچه آب بدم ، غافل از این که پریاگلی ...! موبایل بابامحسن رو با خودش آورده ، یه لحظه متوجه شدم موبایل رو زیر آب گرفته و داره می شوره ،
خلاصه کمی باهاش با صدای بلند صحبت کردم و بهش گفتم که بابایی ناراحت می شه و آومدیم داخل ... .
چند لحظه بعد تو آشپزخونه دیدم کشان کشان صندلی رو برد پای ظرف شویی و شروع به شستن دستاش کرد ؛
ازش پرسیدم : پریایی مامان دستات چی شده ؟
او هم با صداقت بچگانش جواب داد : مامانی دستام میرکوبیشده دارم می شورمش ... .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی