جدا کردن موقتی اتاقت .
چند روز پیش _ روز جمعه _ بازم به خاطر شرجی شدیدی که از صبح شروع شده بود کولر اتاق خواب خودمون شروع کرد به چکه کردن ، و تا متوجه شدیم فکر کنم زمان زیادی گذشته بود چون از تشک گرفته تا پتوها و بالش ها حتی لحاف بزرگی که زیر تشکت گذاشته بودم تا تشک بالاتر بیاد و هم سطح تشک خودمون بشه ، همه خیس شده بودن _ یه سیل واقعی اومده بود _ و با این که تا آذر . . . . .
چند روز پیش _ روز جمعه _ بازم به خاطر شرجی شدیدی که از صبح شروع شده بود کولر اتاق خواب خودمون شروع کرد به چکه کردن ، و تا متوجه شدیم فکر کنم زمان زیادی گذشته بود چون از تشک گرفته تا پتوها و بالش ها حتی لحاف بزرگی که زیر تشکت گذاشته بودم تا تشک بالاتر بیاد و هم سطح تشک خودمون بشه ، همه خیس شده بودن _ یه سیل واقعی اومده بود _ و با این که تا آذر ماه تصمیم برای جدا کردن اتاقت نداشتم مجبور شده تختت رو به اتاق خودت ببرم تا از این به بعد اونجا بخوابی ، هر چند که تو موفقیت این کار تردید داشتم چون شما خانوم خانوما هنوز بعضی شبا از خواب بیدار می شی و منو صدا می زنی و حتی گاهی اوقات اگه یه کوچولو بینمون فاصله باشه بلند می شی و میای رو بالش من می خوابی .
چهار شب اول بابایی شب کار بود منم بعد از این که روی پاهای خودم لالا می کردی و خوابت می برد می ذاشتمت تو تختت و برای این که به اتاقت عادت کنی خودم رو زمین پیشت می خوابیدم .
تو این چهار شب فقط یه شب بیدار شدی و بلافاصله وقتی دیدی پیشتم زود گرفتی خوابیدی ، که آمار فوق العاده رضایت بخشی بود ( البته ناگفته نمونه چند روزه که حساسیتت برگشته و آمیتن مصرف می کنی ) .
تا دیشب که برای اولین بار تصمیم گرفتم خودت تنها رو تو اتاقت بذارم و خودم به اتاق خودمون برگردم .
نمی دونستم نتیجه ی کارم چی می شه ، خیلی استرس داشتم اولین باری بود که ازم دور بودی .
ولی با این که خودم دیشب اصلاً خوب نخوابیدم ولی تو فرشته ی کوچولوی قشنگم شب آرومی رو گذروندی ، که برام واقعاً تعجب برانگیز بود_ حتی یک بار هم از خواب ناز بیدار نشدی _.
امیدوارم امشب هم شما با آرامش تا خود صبح خوابای شیرین ببینی و از خواب بیدار نشی .
دوستی می گفت : اگه بچه ها رو فقط ده روز به برنامه ای مقید کنی براشون عادت می شه تا ببینیم بعد از ده روز چی پیش میاد ، واقعاً عادت می کنی یا مجبورم برت گردمنم به جای قبلیت.
انشاالله که این جور نشه .